وخی
[وَخْیْ] (ع اِ) آهنگ. (منتهی الارب) (آنندراج). قصد و آهنگ. (ناظم الاطباء). || راه معتمد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || قاصد. ج، وُخیّ، وَخیّ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || جهت. (منتهی الارب). سمت. (منتهی الارب) (آنندراج). سمت و جهت. (ناظم الاطباء) (آنندراج). || (مص) رفتن یا میانه رفتن یعنی نه آهسته و نه شتاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رفتن. (تاج المصادر بیهقی). || آهنگ نمودن. (منتهی الارب). قصد کردن. (تاج المصادر بیهقی) (ناظم الاطباء). || روی آوردن به چیزی. (منتهی الارب). توجه کردن به جایی. (ناظم الاطباء).
راهکاری امن برای پرداخت آنلاین سفارشات در ووکامرس؛ با سپهر پی تراکنشها را سریع و بدون دردسر انجام دهید.
مشاهده جزئیات محصول