وجیف
[وَ] (ع مص) طپیدن و بی آرام گشتن. (منتهی الارب). مضطرب و پریشان شدن. || گرفته شدن و خفقان قلب. (از اقرب الموارد). || به رفتار وجف رفتن شتر. (منتهی الارب). پوییدن ستور. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان علامهء جرجانی ترتیب عادل بن علی). رجوع به وجف و وجوف شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول