وجس
[وَ] (ع اِ) آواز نرم و صوت خفی. (ناظم الاطباء). آواز نرم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || آنچه در گوش خورد از آواز و جز آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || آواز جماع. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بیم. (منتهی الارب). فزع قلب. (اقرب الموارد). هراس. || (مص) ترسیدن دل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). والفعل من ضرب و سمع قلی. (منتهی الارب). ترسیدن و هول کردنی که حاصل شود از برآمدن صدا و آواز. فزع کردن و ترسیدن از آنچه در قلب افتد یا از آواز و جز آن که شنیده شود. (اقرب الموارد). || شنیدن گوش به حس. (از اقرب الموارد از تاج العروس): وجس الاذن؛ سمع حسا. (اقرب الموارد).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول