وجز
[وَ] (ع ص) تیزجنبش سریع الحرکه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). وجزه مؤنث آن است. (منتهی الارب). تیزجنبش تندرونده و سریع الحرکه. (ناظم الاطباء). || زوددهنده. (منتهی الارب). سریع العطا. (از اقرب الموارد). || شتر تندرو. (اقرب الموارد). || سبک و کوتاه از کار و سخن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || چیز کوتاه و موجز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سبک و کوتاه از هر چیزی. (منتهی الارب). || (مص) کوتاه کردن سخن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). وجازه (منتهی الارب) (اقرب الموارد). وُجوز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به وجوز و وجازه شود.