وجار
[وِ / وَ] (ع اِ) گلهء کفتار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جای گرگ و کفتار. (دهار) (مهذب الاسماء). سوراخ کفتار و جز آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جای ماندن کفتار و گرگ. (غیاث اللغات) (نصاب). ج، اَوجِرَه، وُجُر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) :
سمنزار گشته دیار سلاحف
چمنزار گشته وجار ثعالب.
حسن متکلم.
|| آب کند سیل از وادی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
سمنزار گشته دیار سلاحف
چمنزار گشته وجار ثعالب.
حسن متکلم.
|| آب کند سیل از وادی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
درگاه پرداخت سداد برای ووکامرس
درگاه بانکی سداد برای ووکامرس، انتخابی مطمئن برای پرداخت آنلاین با امنیت بالا و سرعت عالی در خرید اینترنتی.
مشاهده جزئیات محصول