وثیقت
[وَ قَ] (از ع، اِمص) وثیقه. پیمان. عهدنامه :
بفرمود شه تا وثیقت نوشت
بدو داد و شد سوی بزم از بهشت.نظامی.
- وثیقت نامه؛ عهدنامه :
خدایا چون گل ما را سرشتی
وثیقت نامهء ما را نوشتی.نظامی.
سریرش باد در کشورگشایی
وثیقت نامهء کشورخدایی.نظامی.
|| (اِمص) اِحکام. ابرام. محکم کاری : هر وثیقت و احتیاط که واجب بود اندر آن بجای آورد. (تاریخ بیهقی). رجوع به وثیقه شود.
بفرمود شه تا وثیقت نوشت
بدو داد و شد سوی بزم از بهشت.نظامی.
- وثیقت نامه؛ عهدنامه :
خدایا چون گل ما را سرشتی
وثیقت نامهء ما را نوشتی.نظامی.
سریرش باد در کشورگشایی
وثیقت نامهء کشورخدایی.نظامی.
|| (اِمص) اِحکام. ابرام. محکم کاری : هر وثیقت و احتیاط که واجب بود اندر آن بجای آورد. (تاریخ بیهقی). رجوع به وثیقه شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول