وامده
[دِهْ] (نف مرکب) بستانکار. طلبکار. غریم. داین. دائن. (یادداشت مرحوم دهخدا). که به دیگران وام دهد :
وامداران تو باشند همه شهر درست
نیست گیتی تهی از وام ده و وامگزار.
سوزنی.
وامداران تو باشند همه شهر درست
نیست گیتی تهی از وام ده و وامگزار.
سوزنی.