والغونه
[نَ / نِ] (اِ) گلگونه. غازه. (حاشیهء فرهنگ اسدی نخجوانی). گلگونه باشد که وی را غازه گویند و زنان بر روی مالند تا سرخ شود. (اوبهی). سرخی و غازهء زنان را گویند و بعضی سرخی و سفیداب را نیز گفته اند. (برهان قاطع). والغونه = ولغونه، از: ول (= گل) + غونه (گونه) . با آلغونه و آلگونه قیاس شود. (حاشیهء برهان قاطع چ معین). ولغونه. (شعوری). گلگونه. غازه که زنان بدان روی سرخ کنند :
و آن بناگوش لعل گون گوئی
برنهاده ست والغونه به سیم.شهید.
و آن بناگوش لعل گون گوئی
برنهاده ست والغونه به سیم.شهید.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول