واکوفتن
[تَ] (مص مرکب) بازکوفتن. (ناظم الاطباء).
- با هم واکوفتن؛ به روی یکدیگر کوفتن. (ناظم الاطباء).
- به هم واکوفتن؛ مصادمه. اصطفاق. تصادم. اضطراب. (از زوزنی).
- با هم واکوفتن؛ به روی یکدیگر کوفتن. (ناظم الاطباء).
- به هم واکوفتن؛ مصادمه. اصطفاق. تصادم. اضطراب. (از زوزنی).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول