واکفیدن
[کَ دَ] (مص مرکب) چاک دادن و شکافتن میوه های رسیده و جز آن. (ناظم الاطباء). شکافتن. کفته شدن. شکافتن و ترکیدن پوست میوه :
تا گلستانشان سوی تو بشکفد
میوه های پخته بر خود واکفد.مولوی.
ز آنکه چون مغزش درآکند و رسید
پوست ها شد بس رقیق و واکفید.مولوی.
تا گلستانشان سوی تو بشکفد
میوه های پخته بر خود واکفد.مولوی.
ز آنکه چون مغزش درآکند و رسید
پوست ها شد بس رقیق و واکفید.مولوی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول