واکرده
[کَ دَ / دِ] (ن مف مرکب) بازکرده. (آنندراج). گشوده. گشاده :
هم بر ورق گذشته گیرش
واکرده و درنوشته گیرش.نظامی.
صائب بجز از جبههء واکردهء تقدیر
مانع نشود هیچ سپر تیر قضا را.
صائب (آنندراج).
|| دست خورده. مقابل سربسته. جعبه یا بسته ای که در آن را گشوده باشند.
هم بر ورق گذشته گیرش
واکرده و درنوشته گیرش.نظامی.
صائب بجز از جبههء واکردهء تقدیر
مانع نشود هیچ سپر تیر قضا را.
صائب (آنندراج).
|| دست خورده. مقابل سربسته. جعبه یا بسته ای که در آن را گشوده باشند.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول