واکاویدن
[دَ] (مص مرکب) جستجو کردن. تفحص نمودن. تفتیش کردن. (ناظم الاطباء). کاوش. جستجو. تفحص. (آنندراج). بازکاویدن. بحث و فحص کردن.
- واکاویدن از؛ پژوهیدن از. (یادداشت مؤلف).
|| در عبارت زیر از المصادر معنی کوشیدن و کشمکش کردن میدهد: المناقره والنقار؛ با کسی واکاویدن در خصومت. مجادله؛ با کسی واکاویدن در خصومت. جدال. (زوزنی).
- واکاویدن از؛ پژوهیدن از. (یادداشت مؤلف).
|| در عبارت زیر از المصادر معنی کوشیدن و کشمکش کردن میدهد: المناقره والنقار؛ با کسی واکاویدن در خصومت. مجادله؛ با کسی واکاویدن در خصومت. جدال. (زوزنی).
درگاه پرداخت سداد برای ووکامرس
درگاه بانکی سداد برای ووکامرس، انتخابی مطمئن برای پرداخت آنلاین با امنیت بالا و سرعت عالی در خرید اینترنتی.
مشاهده جزئیات محصول