واقع
[قِ] (ع ص) نعت فاعلی از وقوع. رجوع به وقوع شود. || حاصل. (اقرب الموارد). || آنکه سنگ آسیا را نقر کند. || مرغ که بر درخت باشد یا لانه گرفته باشد. (اقرب الموارد). || مرغ فرود آینده از هوا. (منتهی الارب) (آنندراج).
- نسر واقع.؛ رجوع به ذیل همین کلمه شود.
|| آنچه واجب میگردد. لازم. || ثابت. || وضع شده. || نصب شده. || آن که ظاهر میشود و پدید می آید و میرسد. (ناظم الاطباء). || راست. درست. محقق. صحیح. یقین.
- غیرواقع؛ نادرست. ناصحیح.
|| حقیقت.
- درواقع؛ در حقیقت. فی الواقع.
|| (اصطلاح نحوی) کوفیان فعل متعدی را گویند. (منتهی الارب) (آنندراج). || (اِ) (اصطلاح کلامی) از نظر متکلمان لوح محفوظ. (تعریفات جرجانی). || (اصطلاح فلسفی) در نظر حکما عقل فعال. (تعریفات جرجانی). || عالم خارج. (کشاف اصطلاحات الفنون). || آنچه در نفس الامر است. (فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی). || (اصطلاح منطقی) قضیهء صادقه. (از فرهنگ علوم عقلی). || مطابقت قضیهء دینیه با خارج. رجوع به صادق و حق و نفس الامر شود. (فرهنگ علوم عقلی). || (اصطلاح عرفانی) هجویری در این باره چنین آرد: مراد از واقع معنائی است که اندر دل پدید آید و بقا یابد برخلاف خاطر و بر هیچ وجه مرطالب را آلت دفع کردن آن نباشد چنانکه گویند «حط علی قلبی و وقع فی قلبی» پس دلها محل خواطرند اما واقع جز بر دل صورت نگیرد که حشو آن جمله حدیث حق باشد و از این جهت است که چون مرید را در راه حق بندی پدید آید آن را قید گویند و گویند واقعی افتاد. (کشف المحجوب ص502، از فرهنگ مصطلحات عرفا تألیف سیدجعفر سجادی).
- نسر واقع.؛ رجوع به ذیل همین کلمه شود.
|| آنچه واجب میگردد. لازم. || ثابت. || وضع شده. || نصب شده. || آن که ظاهر میشود و پدید می آید و میرسد. (ناظم الاطباء). || راست. درست. محقق. صحیح. یقین.
- غیرواقع؛ نادرست. ناصحیح.
|| حقیقت.
- درواقع؛ در حقیقت. فی الواقع.
|| (اصطلاح نحوی) کوفیان فعل متعدی را گویند. (منتهی الارب) (آنندراج). || (اِ) (اصطلاح کلامی) از نظر متکلمان لوح محفوظ. (تعریفات جرجانی). || (اصطلاح فلسفی) در نظر حکما عقل فعال. (تعریفات جرجانی). || عالم خارج. (کشاف اصطلاحات الفنون). || آنچه در نفس الامر است. (فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی). || (اصطلاح منطقی) قضیهء صادقه. (از فرهنگ علوم عقلی). || مطابقت قضیهء دینیه با خارج. رجوع به صادق و حق و نفس الامر شود. (فرهنگ علوم عقلی). || (اصطلاح عرفانی) هجویری در این باره چنین آرد: مراد از واقع معنائی است که اندر دل پدید آید و بقا یابد برخلاف خاطر و بر هیچ وجه مرطالب را آلت دفع کردن آن نباشد چنانکه گویند «حط علی قلبی و وقع فی قلبی» پس دلها محل خواطرند اما واقع جز بر دل صورت نگیرد که حشو آن جمله حدیث حق باشد و از این جهت است که چون مرید را در راه حق بندی پدید آید آن را قید گویند و گویند واقعی افتاد. (کشف المحجوب ص502، از فرهنگ مصطلحات عرفا تألیف سیدجعفر سجادی).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول