واعظ شروانی
[عِ ظِ شَرْ] (اِخ) نامش در سفینهء خوشگو سیدحسن و در تحفهء سامی سیدحسین آمده است. شاعری است که فیضی تخلص می کرده و صاحب سفینهء خوشگو دربارهء وی چنین آورده است: «صاحب فضل و کمال است. هنگام وعظ سخنور و خوش بیان بوده اکثر خطوط را خوش می نوشته و فیضی تخلص میکرده این مطلع از فکرهای اوست:
گفتی توان به آن مه نامهربان رسید
گر بگذری ز خود به خدا می توان رسید.»
(از دانشمندان آذربایجان ص 392).
این شعر هم در تحفهء سامی منسوب به اوست:
دلا دیوانگی و عاشقی یاران همدردند
که هرگز گرد نااهلان تردامن نمیگردند.
گفتی توان به آن مه نامهربان رسید
گر بگذری ز خود به خدا می توان رسید.»
(از دانشمندان آذربایجان ص 392).
این شعر هم در تحفهء سامی منسوب به اوست:
دلا دیوانگی و عاشقی یاران همدردند
که هرگز گرد نااهلان تردامن نمیگردند.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول