واسطه القلاده
[سِ طَ تُلْ قِ دَ] (ع اِ مرکب) واسط العقد. واسط عقد. واسطهء قلاده. بهین چیزی که در گردن بند بود. (از یادداشتهای مؤلف). بهترین گوهر گردن بند. رجوع به واسطهء عقد و واسطهء قلاده شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول