وارم
[رِ] (ع ص) باد کرده از مرض. ورم کرده از بیماری. (از اقرب الموارد). آماس کننده و آماسیده. (ناظم الاطباء). پف کرده. ورم کرده. متورم. || آماس دردناک و موجع. (ناظم الاطباء). || شجر وارم؛ یعنی بسیار و انبوه. (از تاج العروس).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول