وارغ
[رِ / رُ] (اِ) برغ است و آن بندی باشد که در پیش آب از چوب و گل بندند. (برهان) (آنندراج) (از جهانگیری) (انجمن آرا). ورغ. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). || خندقی که در جلو دشمن بندند. (ناظم الاطباء). || لحیم را گویند و آن چیزی باشد که طلا و نقره و امثال آن را بدان پیوند کنند. (برهان) (از ناظم الاطباء). || آنچه تاک را بر آن بندند. (آنندراج) (انجمن آرای ناصری). || چوب بند و چفت انگور را نیز گفته اند. (از برهان). داربست و چفته و وادیج. (ناظم الاطباء). || آنچه از درخت خرما برند. (آنندراج). || گلیم(1). پلاس : شبانگاه همانروز بود که فرمودند امشب آن شب است که وارغ در گردن اندازیم و درخواست کنیم چون بامدادان آن ظالمان از گرد حصار بخارا به زودی برفتند و اهل بخارا خلاصی یافتند. (انیس الطالبین بخاری ص 119).
(1) - اینکه برهان وارغ را به معنی لحیم آورده است می توان تصور کرد شاید که لحیم مصحف گلیم باشد. (یادداشت مؤلف).
(1) - اینکه برهان وارغ را به معنی لحیم آورده است می توان تصور کرد شاید که لحیم مصحف گلیم باشد. (یادداشت مؤلف).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول