واخواست
[خوا / خا] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) بازخواست. (آنندراج) (غیاث اللغات). مؤاخذه :
نانش مفرست بیش کز تو
واخواست کند به حشر یزدان.خاقانی.
خاقانی وار خط واخواست
بر عالم بوالعجب کشیدم.خاقانی.
جز این از منت هیچ واخواست نیست
که در یک ترازو دو من راست نیست.
نظامی.
واخواستی از تو بر دلم هست
و آن را به گره نمی توان بست.نظامی.
هرچه رضای تو بجز راست نیست
با تو کسی را سر واخواست نیست.نظامی.
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد.حافظ.
|| محاسبه. || مطالبه. (آنندراج) (غیاث). || اعتراض(1). (از واژه های نو فرهنگستان). || اصطلاحی بانکی است. و آن وصول نشدن چک سفته است به علت عدم پرداخت وجه مورد تعهد در چک و سفته از جانب متعهد.
.
(فرانسوی)
(1) - Proteste
نانش مفرست بیش کز تو
واخواست کند به حشر یزدان.خاقانی.
خاقانی وار خط واخواست
بر عالم بوالعجب کشیدم.خاقانی.
جز این از منت هیچ واخواست نیست
که در یک ترازو دو من راست نیست.
نظامی.
واخواستی از تو بر دلم هست
و آن را به گره نمی توان بست.نظامی.
هرچه رضای تو بجز راست نیست
با تو کسی را سر واخواست نیست.نظامی.
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد.حافظ.
|| محاسبه. || مطالبه. (آنندراج) (غیاث). || اعتراض(1). (از واژه های نو فرهنگستان). || اصطلاحی بانکی است. و آن وصول نشدن چک سفته است به علت عدم پرداخت وجه مورد تعهد در چک و سفته از جانب متعهد.
.
(فرانسوی)
(1) - Proteste
درگاه آسان پرداخت برای ووکامرس
اتصال آسان پرداخت به ووکامرس برای تسهیل پرداختهای اینترنتی مشتریان؛ سریع، امن و سازگار با تمام کارتها.
مشاهده جزئیات محصول