واجست
[جُ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) مؤاخذه. بازخواست. واپرس :
کس نگوید سنگ را دیرآمدی
یا که چوبا، تو چرا بر من زدی
این چنین واجست ها مجبور را
کس نگوید یا زند معذور را.مولوی.
و رجوع به واجستن و بازجستن و واپرسیدن شود.
کس نگوید سنگ را دیرآمدی
یا که چوبا، تو چرا بر من زدی
این چنین واجست ها مجبور را
کس نگوید یا زند معذور را.مولوی.
و رجوع به واجستن و بازجستن و واپرسیدن شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول