واپس مانده
[پَ دَ / دِ] (ن مف مرکب)بازمانده. عقب مانده :
دلم را منزلی پیش است و واپس ماندگان از پس
که راهش سنگلاخ است و سم افگنده است پالانی.
خاقانی.
ز واپس ماندگان ناید درست این
نخستین را نداند جز نخستین.نظامی.
به دورافتادگان از خان و مانها
به واپس ماندگان از کاروانها.نظامی.
و رجوع به واپس ماندن شود.
دلم را منزلی پیش است و واپس ماندگان از پس
که راهش سنگلاخ است و سم افگنده است پالانی.
خاقانی.
ز واپس ماندگان ناید درست این
نخستین را نداند جز نخستین.نظامی.
به دورافتادگان از خان و مانها
به واپس ماندگان از کاروانها.نظامی.
و رجوع به واپس ماندن شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول