وا
(ع پیشوند) مزید مقدم عربی که استغاثه را رساند. اشارت از واویلا باشد. (غیاث): وااسلاماه. وااسفاه. وااسفا!. دریغا!. دردا!. دردا و دریغا، ای دریغ. حسرتا. واحسرتا. رجوع به اسفاه شود. واشریعتا. وامحمداه. وامحمدا. واویلا. واعلیاه. وانفسا. وااماه گفتن؛ به معنی لهف امه تلهیفا. (منتهی الارب) :
چو روز اسعد از این چرخ دیرسال فرو رفت
ز چرخ نالهء وااسعداه زود برآمد.خاقانی.
تا دمی ماند ز من نوحه گران بنشانید
وارشیداه کنان نوحه سرائید همه.خاقانی.
این کلمه به فارسی نیز پیوندد: وااندوها : رابعه مردی را دید که میگفت وااندوها. (تذکره الاولیاء عطار).
چو روز اسعد از این چرخ دیرسال فرو رفت
ز چرخ نالهء وااسعداه زود برآمد.خاقانی.
تا دمی ماند ز من نوحه گران بنشانید
وارشیداه کنان نوحه سرائید همه.خاقانی.
این کلمه به فارسی نیز پیوندد: وااندوها : رابعه مردی را دید که میگفت وااندوها. (تذکره الاولیاء عطار).