و
[وُ / وَ / وِ] (ضمیر) مخفف او. ورا، مخفف او را. واو مخفف او باشد همچو «ورا دیدم» و «مر ورا گفتم» یعنی او را دیدم و مر او را گفتم. (برهان قاطع چ معین مقدمهء مؤلف ص کط) :
چو آن نامه نزدیک خسرو رسید
از آن زن(1) ورا شادی نو رسید.فردوسی.
ورا در شبستان فرستاد شاه
ز هر کس فزون شد ورا پایگاه.فردوسی.
(1) - کردیه، خواهر بهرام چوبینه.
چو آن نامه نزدیک خسرو رسید
از آن زن(1) ورا شادی نو رسید.فردوسی.
ورا در شبستان فرستاد شاه
ز هر کس فزون شد ورا پایگاه.فردوسی.
(1) - کردیه، خواهر بهرام چوبینه.
درگاه پرداخت ایران کیش برای ووکامرس
با ایرانکیش، پرداخت آنلاین مشتریان فروشگاه ووکامرس شما سریع، ایمن و با پشتیبانی شبکه شتاب انجام میشود.
مشاهده جزئیات محصول