هوشمند
[مَ] (ص مرکب) باهوش. خداوند هوش. هوشیار. صاحب هوش. (برهان) (انجمن آرا) :
حکیمان داننده و هوشمند
رسیدند نزدیک تخت بلند.فردوسی.
به دل گفت کاین کودک هوشمند
به جایی رسد در بزرگی بلند.فردوسی.
بدین دانش و این دل هوشمند
بدین برز و بالا و رای بلند.فردوسی.
نگر تا خویشتن را چه پسندی
به هر کس آن پسند ار هوشمندی.
(ویس و رامین).
هوشمندان به باغ دین اندر
ای برادر گزیده اشجارند.ناصرخسرو.
شاد کی باشد در این زندان تاری هوشمند؟
یاد چون آید سرود آن را که تن داردش تب.
ناصرخسرو.
این یکی دیو است بی تمییز و هوش
خیرگی بیند ز بی هش هوشمند.
ناصرخسرو.
این نیست نشان هوشمندان
او خواه به گریه خواه خندان.نظامی.
سخن کآن از دماغ هوشمند است
گر از تحت الثری آید بلند است.نظامی.
که من در دل آن دارم ای هوشمند
که آن اژدها را رسانم گزند.نظامی.
چنین گفت فرزانهء هوشمند
که دانا نگوید سخن ناپسند.سعدی.
صد انداختی تیر و هر صد خطاست
اگر هوشمندی یک انداز و راست.سعدی.
ندهد مرد هوشمند جواب
مگر آن گه کز او سؤال کنند.سعدی.
رجوع به هوش شود.
حکیمان داننده و هوشمند
رسیدند نزدیک تخت بلند.فردوسی.
به دل گفت کاین کودک هوشمند
به جایی رسد در بزرگی بلند.فردوسی.
بدین دانش و این دل هوشمند
بدین برز و بالا و رای بلند.فردوسی.
نگر تا خویشتن را چه پسندی
به هر کس آن پسند ار هوشمندی.
(ویس و رامین).
هوشمندان به باغ دین اندر
ای برادر گزیده اشجارند.ناصرخسرو.
شاد کی باشد در این زندان تاری هوشمند؟
یاد چون آید سرود آن را که تن داردش تب.
ناصرخسرو.
این یکی دیو است بی تمییز و هوش
خیرگی بیند ز بی هش هوشمند.
ناصرخسرو.
این نیست نشان هوشمندان
او خواه به گریه خواه خندان.نظامی.
سخن کآن از دماغ هوشمند است
گر از تحت الثری آید بلند است.نظامی.
که من در دل آن دارم ای هوشمند
که آن اژدها را رسانم گزند.نظامی.
چنین گفت فرزانهء هوشمند
که دانا نگوید سخن ناپسند.سعدی.
صد انداختی تیر و هر صد خطاست
اگر هوشمندی یک انداز و راست.سعدی.
ندهد مرد هوشمند جواب
مگر آن گه کز او سؤال کنند.سعدی.
رجوع به هوش شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول