هوش
[هَ] (ع مص) آمیختن و پریشان شدن قوم و فتنه افتادن میان ایشان. (اقرب الموارد). درآمیخته شدن. (منتهی الارب). || از حرام جمع کردن مال. || سبک شدن و برخاستن اهل حرب یکی بر دیگری. (اقرب الموارد). || (اِ) عدد بسیار.
-هوش هائش؛ مبالغه است. (منتهی الارب).
-هوش هائش؛ مبالغه است. (منتهی الارب).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول