هوا گرفتن
[هَ گِ رِ تَ] (مص مرکب) بر هوا رفتن. پرواز کردن. اوج گرفتن :
پس نیاری هیچ جنبیدن ز جا
تا نگیرد مرغ خوب تو هوا.مولوی.
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی
به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی.
سعدی.
گرد ارچه بسی هوا بگیرد
هرگز نرسد به گرد افلاک.سعدی.
به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست.
حافظ.
ز خاکدان تعلق گرفته ایم هوا
غبار دست ندارد به طرف دامن ما.صائب.
رجوع به هواگیر شود.
پس نیاری هیچ جنبیدن ز جا
تا نگیرد مرغ خوب تو هوا.مولوی.
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی
به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی.
سعدی.
گرد ارچه بسی هوا بگیرد
هرگز نرسد به گرد افلاک.سعدی.
به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست.
حافظ.
ز خاکدان تعلق گرفته ایم هوا
غبار دست ندارد به طرف دامن ما.صائب.
رجوع به هواگیر شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول