هواخواهی
[هَ خوا / خا] (حامص مرکب) طرفداری. دوستی. علاقه. مساعدت. معاضدت. (یادداشت بخط مؤلف) : آن میل ها و هواخواهی ها که دیده آمده بود بنشست. (تاریخ بیهقی). از جانب وی همه راستی و یکدلی و اعتقاد راست و هواخواهی بوده است. (تاریخ بیهقی).
گر ببینی ز مرغ تا ماهی
همه را باشد این هواخواهی.نظامی.
گل کمر بسته در شهنشاهی
خاک چون باد در هواخواهی.نظامی.
گر ببینی ز مرغ تا ماهی
همه را باشد این هواخواهی.نظامی.
گل کمر بسته در شهنشاهی
خاک چون باد در هواخواهی.نظامی.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول