هوا پختن
[هَ پُ تَ] (مص مرکب) به فکر چیزی بودن. آرزو کردن :
کنون هوای عمل می پزد(1) کبوتر نفس
که دست جور زمانش نه پر گذاشت نه بال.
سعدی.
هرکه هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود، خام رفت.
سعدی (غزلیات ص403).
(1) - ن ل: کنون هوای عمل می زند... (قصائد فارسی چ فروغی ص703، چ مصفا ص 714).
کنون هوای عمل می پزد(1) کبوتر نفس
که دست جور زمانش نه پر گذاشت نه بال.
سعدی.
هرکه هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود، خام رفت.
سعدی (غزلیات ص403).
(1) - ن ل: کنون هوای عمل می زند... (قصائد فارسی چ فروغی ص703، چ مصفا ص 714).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول