هندوک
[هِ دُ وَ] (اِ مصغر) مصغر هندو. (آنندراج) :
از چو من هندوک حلقه بگوش
گر کله نیست کمر بازمگیر.خاقانی.
هم هندوکی بباید آخر
بر درگه تو غلام و دربان.خاقانی.
هندوک لاله و ترک سمن
سهل عرب بود و سهیل یمن.نظامی.
با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم.نظامی.
خورشیدپرست شد مسلمان
زین هندوکان ماه زاده.امیرخسرو.
از چو من هندوک حلقه بگوش
گر کله نیست کمر بازمگیر.خاقانی.
هم هندوکی بباید آخر
بر درگه تو غلام و دربان.خاقانی.
هندوک لاله و ترک سمن
سهل عرب بود و سهیل یمن.نظامی.
با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم.نظامی.
خورشیدپرست شد مسلمان
زین هندوکان ماه زاده.امیرخسرو.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول