همم
[هِ مَ] (ع اِ) جِ هِمّه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). همت ها. اندیشه های بلند :
اندر دلش دیانت و اندر کفش سخا
اندر تنش مروت و اندر سرش همم.فرخی.
هرکه را بینی با بخشش و با خلعت اوست
همتی دارد در کار سخا، به ز همم.فرخی.
همم بقایای امم در مهاوی قصور و نقصان قرار گرفته. (تاریخ بیهقی).
گردش گردون نیارد همچو تو نیکوسیر
دیدهء گردون نبیند همچو تو عالی همم.
مسعودسعد.
آرزوی جان ملک عدل و همم بود
از ملک عادل همام برآمد.خاقانی.
|| آرزوها :
یک همت تو حاصل گرداندم همم
یک فکرت تو زایل گرداندم فکر.
مسعودسعد.
اندر دلش دیانت و اندر کفش سخا
اندر تنش مروت و اندر سرش همم.فرخی.
هرکه را بینی با بخشش و با خلعت اوست
همتی دارد در کار سخا، به ز همم.فرخی.
همم بقایای امم در مهاوی قصور و نقصان قرار گرفته. (تاریخ بیهقی).
گردش گردون نیارد همچو تو نیکوسیر
دیدهء گردون نبیند همچو تو عالی همم.
مسعودسعد.
آرزوی جان ملک عدل و همم بود
از ملک عادل همام برآمد.خاقانی.
|| آرزوها :
یک همت تو حاصل گرداندم همم
یک فکرت تو زایل گرداندم فکر.
مسعودسعد.