همرهی
[هَ رَ] (حامص مرکب) همراهی. همراه بودن. رفیق راه کسی شدن :
سوی رومیه باز با فرّهی
شد و کرد با کاروان همرهی.اسدی.
مدار اسب و ناآزموده رهی
مکن جز که با مهربان همرهی.اسدی.
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی.حافظ.
سوی رومیه باز با فرّهی
شد و کرد با کاروان همرهی.اسدی.
مدار اسب و ناآزموده رهی
مکن جز که با مهربان همرهی.اسدی.
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی.حافظ.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول