همان

معنی همان
[هَ] (ضمیر مرکب، ص مرکب)اشارت است به چیزی که در خاطر ملحوظ است. (آنندراج). مرکب است از هم + آن. در جمله بدین معنی است: این آن چیزی است که بوده است و متکلم و مخاطب میدانند :
کنون همانم و خانه همان و شهر همان
مرا نگویی کز چه شده ست شادی سوک؟
رودکی.
دگر شوی تو ولیکن همان بود شب و روز
دگر شوی تو ولیکن همان بود مه و سال.
رودکی.
همی دربه در خشک نان بازجست
مر او را همان پیشه بود از نخست.بوشکور.
سخن هرچه گویی همان بشنوی
نگر تا چه کاری همان بدروی.فردوسی.
تا برنزنی بر زمیَش بچه نزاید
چون زاد بچه زادن و مردنْش همان است.
منوچهری.
همی تا بماند زمان و زمین
به فرمانْش بادا همان و همین.اسدی.
همان خواه بیگانه و خویش را
که خواهی روان و تن خویش را.اسدی.
همان است گیتی و یزدان همان
دگرگونه ماییم و گشتِ زمان.اسدی.
جهان را نوبه نو چند آزمایی
همان است او که دیدستیش صد بار.
ناصرخسرو.
آن گوی مرا که دوست داری
تا خلق تو را همان بگویند.ناصرخسرو.
وز آن خرمی جان دهد در زمان
همان دیدن و دادن جان همان.نظامی.
چو حسرت خورد از پرواز آن باز
همان باز آمدی بر دست او باز.نظامی.
تو را گر دوستی با ما همین بود
وفای ما و عهد ما همان است.سعدی.
- امثال: همان خر است و یک کیله جو ؛ تغییر نکرده است. تربیت در او اثری نمی کند. آدم نمیشود.
همان خر سیاه است و همان راه آسیا؛ معنی آن مانند مثل قبل است.
- همان به که؛ بهتر که. مصلحت این است که :
دست رنج تو همان به که شود صرف به کام
دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن.
حافظ.
- همانجا؛ جایی که در جمله های قبل از آن سخن رفته است. جایی که مخاطب میداند :
بفرمود کاین را به هروانه گه
برید و همانجا کنیدش تبه.فردوسی.
- هماندرنگ؛ بی درنگ. همان لحظه. فی الفور :
گر لطف و مردمیت به مردم گیا رسد
مردم گیاه مردم گردد هماندرنگ.سوزنی.
- هماندم؛ بی درنگ. فوراً. همان لحظه :
یکی گرز زد ترک را بر هباک
کز اسب اندرآمد همان دم به خاک.
فردوسی.
پروانهء او گر رسدم در طلب جان
چون شمع هماندم به دمی جان بسپارم.
حافظ.
- همانطور، همانطور که؛ درست مانند دیگری. عین همان.
- هم آنگاه؛ درست در همان هنگام. درست در همان لحظه :
هم آنگاه شد شاه را دلپذیر
که گنجور او رفت با اردشیر.فردوسی.
بیامد همانگاه مهتر دبیر
که رفته ست بیگاه دوش اردشیر.فردوسی.
همانگاه کوهی برآمد ز آب
تر و تازه و زرد چون آفتاب.فردوسی.
- همانگه؛ همانگاه. همان هنگام :
تهمتن همانگه زبان برگشاد
پیام سپهدار ایران بداد.فردوسی.
به فرمان یزدان چو این گفته شد
نیایش همانگه پذیرفته شد.فردوسی.
همانگه ز کوه اندرآمد سپاه
جهان شد ز گرد سواران سیاه.فردوسی.
همانگه سپاه اندرآمد به جنگ
سپه همچو دریا و دریا چو گنگ.عنصری.
|| مرادف لفظ «دیگر» هم آمده است. (آنندراج). || (حرف ربط مرکب) باز هم. علاوه بر این. و نیز. و همچنین :
بفرمای تا اسب و زین آورند
کمان و کمند گزین آورند
همان نیزه و خود و خفتان جنگ
یکی ترکش آکنده تیر خدنگ.فردوسی.
همان از منوچهر و از کیقباد
که مازندران را نکردند یاد.فردوسی.
بیاور سپاه و درفش مرا
همان تخت و زرینه کفش مرا.فردوسی.
چو رامین آن درخش تیغ او دید
همان در کینه بازی میغ او دید.
فخرالدین اسعد.
|| اعم از این یا آن. (یادداشت مؤلف). چه این و چه آن :
نیاسود یک تن ز خود و شکار
همان یکسواره همان شهریار.فردوسی.
دروگر زمان است و ما چون گیا
همانش نبیره همانش نیا.فردوسی.
|| بی درنگ. به محض اینکه. تا. به مجرد اینکه :
شب تیره مست آمد از بزم سور
همان تا مرا دید جوشان ز دور
یکی خنجر آبگون برکشید
همی خواست از تن سرم را برید.فردوسی.
|| (ق مرکب) حتماً. بی شک. همانا :
دل زن همان دیو را هست جای
ز گفتار باشند جوینده رای.فردوسی.
چو پیمانه تن مردم هماره عمر پیماید
بیاید زیر پیمودن همان یک روز پیمانه.
کسائی.
پست بنشین که تو را روزی از این قافله گاه
گرچه دیر است همان آخر باید برخاست.
ناصرخسرو.
رجوع به همانا شود.

درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس

اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارت‌های عضو شتاب

مشاهده جزئیات محصول

اشتراک‌گذاری:

با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.