اباله
[اِبْ با لَ / اِ لَ] (ع اِ) گروه و گله، از پرندگان و اسبان و شتران. || پی درپی آینده از آنان. || پشتهء هیمه. پشتوارهء کاه. دسته و بافهء گیاه. بند کلان. پشتارهء کلان: ضغث علی اباله؛ سختی بر سختی. بلیتی بر بلیتی. قوز بالا قوز. خصبی بر خصبی. فراخی و ارزانی بر فراخی و ارزانی دیگر. نور علی نور. ج، ابابیل. || سیاست. || زه چاه. || یاران و قبیلهء کسی.