هاشم
[شِ] (اِخ) ابن عبدالله بن علی التنوخی، البعلی الشافعی، مکنی به ابومحمد و ملقب به نجم الدین. از شاگردان شیخ تاج الدین بن الفرکاح بود. در دمشق و قاهره استماع حدیث کرد. و مدتی مدرس مدرسهء الصارمیه بود. رسالاتی تألیف کرد. طبع شعر داشت و این ابیات از اوست:
لاترکنن الی الخریف فحده
کدرخفق نسیمه خطّاف
یجری مع الابدان جری صدیقها
من لطفه و من الصدیق یخاف
از هموست:
و لقد سمعت بسکر من فضلکم
فعسا کم ان تجعلوه مکررا
و اظنه حلوالذیذ اطعمه
اذا کنت اسمع بالوصال و لااری.
در سال 731 ه . ق. وفات یافت. (الدرر الکامنه ج4 ص400).
لاترکنن الی الخریف فحده
کدرخفق نسیمه خطّاف
یجری مع الابدان جری صدیقها
من لطفه و من الصدیق یخاف
از هموست:
و لقد سمعت بسکر من فضلکم
فعسا کم ان تجعلوه مکررا
و اظنه حلوالذیذ اطعمه
اذا کنت اسمع بالوصال و لااری.
در سال 731 ه . ق. وفات یافت. (الدرر الکامنه ج4 ص400).