آبک
[بَ] (اِ مرکب) جیوه. سیماب. آبَق. زیبق، باصطلاح کیمیاگران. (تحفه) :
مِسّ وجود من شود از می بسان زر
گویی که می چو آبک از اجزای کیمیاست.
خجسته.
مِسّ وجود من شود از می بسان زر
گویی که می چو آبک از اجزای کیمیاست.
خجسته.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول