نیت

معنی نیت
[نی یَ / یَ] (از ع، اِ) اراده (غیاث اللغات) عزم قصد آهنگ اراده اندیشه نوی آنچه از قصد که به دل گیرند طیه طویت (یادداشت مؤلف) نیه ج، نیات رجوع به نیه شود : بدان نیت که مر او را به مکه بازبرد بکند و اینک با ما همی برد همبرفرخی سنگ باران عنا بارد بر فرق کسی که دل و نیت او قصد عنای تو کند منوچهری نیت و درون خود را آلوده به ضد این گفته نگردانم (تاریخ بیهقی ص 316 ) هرگز نیت من خالی نگردد از اندیشهء او (تاریخ بیهقی ص 316 ) از روی سلامت نیت و استقامت عزیمت و استمرار هواداری در این باب (تاریخ بیهقی ص 316 ) نیت نیک رساند به تو نیکی و صلاح دل هشیار نگر خیره به مستان ندهی ناصرخسرو مار مردم نیت بد بود اندر دل بدنیت را جگر افگار کند مارش ناصرخسرو طالب شاه عادل است جهان تو نیت خوب کن جهانبانیسنائی ای گه توقیع آصف خامه و جمشیدقدر وی گه نیت ارسطوعلم و اسکندربنا خاقانی نیت مؤمن بود به از عمل این چنین فرمود سلطان دولانوری سلطان به دارالملک بلخ بازآمد به نیت غزوی (ترجمهء تاریخ یمینی ص 214 ) در نیت نبود که به حضرت او تبلیغ کنم (ترجمهء تاریخ یمینی ص 208 ) نیت چون نیک باشد پادشا را گهر خیزد به جای گل گیا رانظامی درخت بدنیت خوشیده شاخ است شه نیکونیت را پی فراخ استنظامی بر آستانهء میخانه گر سری بینی مزن به پای که معلوم نیست نیت اوحافظ نیز رجوع به نیه شود - نیت آوردن؛ نیت کردن قصد کردن آهنگ کردن : که بسم الله اول ز نیت بگوی دوم نیت آور سوم کف بشویسعدی - نیت آوردن بر چیزی؛ آهنگ آن کردن عزم آن کردن : نیت بر کعبه آورده ست جانم اگر در بادیه میرم ندانمنظامی - نیت پوشیدن؛ قصد و اراده نهفتن و آشکار نکردن : به تدبیر جنگ بداندیش کوش مصالح بیندیش و نیت بپوشسعدی - نیت جزم کردن؛ تصمیم قطعی گرفتن (فرهنگ فارسی معین) : بعد از مفارقت او عزم کردم و نیت جزم که بقیت زندگانی فرش هوس درنوردم (گلستان) - نیت داشتن، نیت چیزی یا امری داشتن؛آهنگ آن کردن : به می پارساله غسل کنم نیت پارسائیی دارمظهوری (از آنندراج) حیران اطوار خودم درمانده در کار خودم هرلحظه دارم نیتی چون قرعهء رمالها صائب (از آنندراج) - نیت کردن؛ در دل گرفتن قصد کردن عزم کردن توجه کردن (یادداشت مؤلف) : این عزم جنبش و نیت من که کرده ام نزد شهنشه ملکان بر به اسکدارمنوچهری خود نیت هراه کرد تا بدانجا برود (تاریخ بیهقی) چون همی خواستی گرفت احرام چه نیت کردی اندر آن تحریمناصرخسرو نیت آن همی کنم که ترا جان فدا کنم به جهان این ندا کنم که سرم باد و پای تو خاقانی پناهنده را یاد کرد از نخست نیت کرد بر کامکاری درستنظامی می نماید بر تو زشتیّ گنه می کنی نیت که باز آیم به رهمولوی بر آن باش تا هر چه نیت کنی نظر در صلاح رعیت کنیسعدی بگفتا بود مطبخ امروز سرد که سلطان به شب نیت روزه کردسعدی - نیت گرداندن؛ تغییر عقیده دادن از قصد و عزم خود منصرف شدن : مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نیت خیر مگردان که مبارک فالی است حافظ.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.