نوند
[نَ وَ] (اِخ) نام مکانی که آتشکدهء برزین در آنجا بود( 1) (برهان قاطع) (از انجمن آرا) : بجائی کجا نام او بد نوند بدو اندرون کاخهای بلند، کجا آذر بر زبر زین کنون بدانجا فروزد همی رهنمونفردوسی || نام کوهی است || نام مبارزی ایرانی که پسر او فرهاد نام داشته (برهان قاطع) ( 1) - نوند در شاهنامه نام شهر (رجوع شود به فهرست ولف) و موضعی است، فردوسی در شاهنامه گوید: شنیدم که روزی گو پیلتن یکی سور کرد از در انجمن بجائی کجا و ظاهراً نوند « داستان جنگ هفت گردان » در عنوان جای » : است، بنا به تصریح تفسیر پهلوی آتش نیایش، این آتشکده در ریوند ایالت خراسان جای داشت «( ریوند (کوه » مصحف آذربرزین مهر در کوه ریوند است کار آذربرزین مهر کشاورزی (و استریوشی) است، از یاوری این آتش است که کشاورزان از خرده ) « کار کشاورزی داناتر و تخشاتر و پاکیزه تر (شستک جامه تر) هستند، و با این آتش بود که گشتاسب پرسش و پاسخ کرد اوستا حاشیهء ص 122 ) کریستن سن نویسد: لازار فاربی، قریهء ریوند را قریهء مغان می نامد، به اعتقاد جکسن مکان این آتشکده در قریهء مهر بوده است که در سر راه خراسان به یک فاصله از میاندشت و سبزوار قرار دارد (از حاشیهء برهان قاطع چ معین) رجوع به ریوند و نیز رجوع به مزدیسنا ص 216 شود دروازهء نُوَند محلتی است به سمرقند و از آنجاست احمد نوندی محدث (یادداشت مؤلف) نوند، کوچه ای است در نیشابور (از معجم البلدان) نوند [ نُ وُ، و یلتقی فیها ساکنان ] محله ای است در نیشابور، از آن است عبدالله بن حمشاد (منتهی الارب).