اسماعیل
[اِ] (اِخ) ابن حسن بن علی غازی بیهقی مکنی به ابوالقاسم و ملقب به شمس الائمه. بیهقی در کتاب الوشاح آرد که این اسماعیل به شمس بیهقی معروف است. وی فنون آداب را جامع و مفاتیح حکمت و فصل الخطاب را حائز بود. بمرو اقامت گزید و در آنجا توطن کرد. طریقهء وی در فقه مستقیم و اکثر مصنفات او سلیم است. او راست:
کُتّاب حضرتنا دامت سلامتهم
یهیئون من الالقاب اسبابا
و ینصبون من الاطماع الویهً
و یفتحون من الالقاب ابوابا
و یبخلون بما جاد الکریم به
و ینفقون علی الاقوام القابا
تجشأوا فی نوادیهم بلاشبع
کأنهم اکلوا الحتیت و الربا (؟).
و این معنی را از گفتهء خوارزمی:
قل الدراهم فی کیسی (؟) خلیفتنا
فصارینفق فی الاقوام القابا
گرفته است.
او راست: کتاب نقض الاصطلام. کتاب سمط الثریا در معانی غریب حدیث. کتاب فی اللغه. کتاب فی الخلاف. (معجم الادبا چ مارگلیوث ج 2 صص 261-262).
کُتّاب حضرتنا دامت سلامتهم
یهیئون من الالقاب اسبابا
و ینصبون من الاطماع الویهً
و یفتحون من الالقاب ابوابا
و یبخلون بما جاد الکریم به
و ینفقون علی الاقوام القابا
تجشأوا فی نوادیهم بلاشبع
کأنهم اکلوا الحتیت و الربا (؟).
و این معنی را از گفتهء خوارزمی:
قل الدراهم فی کیسی (؟) خلیفتنا
فصارینفق فی الاقوام القابا
گرفته است.
او راست: کتاب نقض الاصطلام. کتاب سمط الثریا در معانی غریب حدیث. کتاب فی اللغه. کتاب فی الخلاف. (معجم الادبا چ مارگلیوث ج 2 صص 261-262).