اسماعیل
[اِ] (اِخ) ابن ابی الوقار، مکنی به ابوالفضل. اصل او از معره است و در دمشق اقامت گزید و ببغداد سفر کرد و نزد افاضل اطباء آن شهر علم آموخت و بتلمذ گروهی از علماء بغداد درآمد و از ایشان نیز دانش فراگرفت. سپس بدمشق بازگشت و در صناعت طب علماً و عملاً متمیز گردید. مردی بسیارخیر، نیکوطریقت، خوب سیرت و بسیارذکاء بود و در خدمت سلطان ملک العادل نورالدین محمودبن زنگی بود و این پادشاه در طب بدو اعتماد داشت و در سفر و حضر از وی دور نمیشد و اسماعیل را از وی بهرهء بسیار و انعام فراوان بود و او و ملک العادل نورالدین در حلب در دههء اول ربیع الاول سال554 ه . ق. درگذشتند. (عیون الانباء ج2 صص161-162).