نگاه

معنی نگاه
[نِ] (اِ)( 1) نظر دید دیدار (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) نگریست مشاهده ملاحظه (ناظم الاطباء) نظاره نظره نگه اسم است از نگریستن مانند نگرش (یادداشت مؤلف)( 2) : کشیده رده ایستاده سپاه به روی سپهدارشان بد نگاهفردوسی بتی که چشم من از هر نگاه چهرهء او نگارخانه شد ارچه پدید نیست نگار فرخی رای و اندیشه بدو کرد و بدو داشت نگاه زآنکه دانست که رائی است مر او را محکم فرخی کی دلت تاب نگاهی دارد آفت آینه ها آمده ایخاقانی ای آفتاب روشن و ای سایهء همای ما را نگاهی از تو تمام است اگر کنی سعدی کز این زمرهء خلق در بارگاه نمی باشدت جز در اینان نگاهسعدی هجوم شوق تماشا و تیغ شرم ببین که دامنش ز نگاه چکیده لبریز است عرفی (از آنندراج) دیوانهء زنجیر نگاه تو نگشته ست دیوانه که دارند به زنجیر نگاهش ظهوری (از آنندراج) بر شعلهء نگاه نکردیم جان سپند دل سوخت بر تحمل ما اضطراب ما ظهوری (از آنندراج) می نخورده ست غالباً هرگز آنکه گفته ست می نگاهش را ظهوری (از آنندراج) نیم کش کرد چنان تیغ نگاهی که ز بیم شوق دست نظر از دامن پاکش برداشت طالب (از آنندراج) هر سینه ای که پاک شد از خار آرزو میدان تیغ بازی برق نگاه اوست صائب (از آنندراج) آهو نتواند ز سر تیر تو جستن دل چون جهد از تیر نگاهی که تو داری صائب (از آنندراج) جز چشم سیاهش که فرنگی است نگاهش در دیده که دیده ست که بتخانه زند موج صائب (از آنندراج) به هر سو پیش پیشم می دود گرد تمنایت چو طومار نگاهم غیر حیرت نیست عنوانی بیدل (از آنندراج) بالیده سنبل شوق از پیچ و تاب آهم بوی بهار حیرت دارد گل نگاهم بیدل (از آنندراج) چنان به دیدن رخسارهء تو مشتاقم که نامه را به حریر نگاه می پیچم شوکت (از آنندراج) یاد زنار نگاهی کردم اشک تسبیح سلیمانی بود سراج المحققین (از آنندراج ||) توجه عنایت (فرهنگ فارسی معین) رجوع به نگاه کردن شود || حراست پاسبانی حفاظت نگهبانی (ناظم الاطباء) رجوع به نگاه داری و نگاه داشتن شود ( 1) - اوستا: دیدن، ) kas ریشهء آن ؛nikah : بلوچی دخیل ،neka : کردی دخیل ،n(i)kas : قیاس کنید با: آگاه)، پهلوی ) nikasa* از حاشیهء برهان قاطع چ معین) ( 2) - با لفظ افتادن و انداختن ) nya : لنگرود و لاهیجان ،niga ( نگریستن) است؛ گیلکی (رشت و باختن و بر خویش پیچیدن و در چیزی پیچیدن و دزدیدن و ریختن و زدن و کردن و مردن مستعمل است (آنندراج) الفت افزا، باده فروش، بازپسین، بی ادب، بی گناه سوز، پرده شکاف، پریشان، تغافل پسند، تلخ، نوشین، تند، گرم، جگرتیز، آلوده، چکیده، حسن پرور، حیادستگاه، حیرت افزا، خان ومان برهم زن، خانه پرداز، خوابناک، خوبی، خیره، دم به دم، دیرآشنا، رسا، رمیده، زیرچشمی، ستم آباد، سرکش، سرمه آلوده، سرمه سا، سرمه فریب، سموم آفرین، شاداب، شوخ، طاقت ربا، طفل مشرب، عافیت سوز، عالم آشوب، عربده پرور، غلط انداز، قادرانداز، کج کشنده، کشنده، گرم خو، گریه آلود، مژه سوز، ناوک انداز، نیم مست، وحشت ادا، وحشی ادا، هرزه از صفات اوست الفت، برق بی تابی، پری زاد، تار، تیر، تیغ، حریر، خامه، خدنگ، رشته، زنار، زنجیر، سنان، شعله، طومار، عروس، فرنگی، کلک، گل، گلشن، محشر، مد، مصرع، مضراب، موج، می، نبض، نیشتر، آهونگاه، مکرنگاه، بلندنگاه، پریشان نگاه، تلخ نگاه، حیرت نگاه، خوش نگاه، خیره نگاه، دیوانه نگاه، رسوانگاه، ژرف نگاه، خانه نگهدار از تشبیهات اوست (آنندراج) بیشتر این صفات و تشبیهات مربوط به اشعار شاعران سبک هندی است.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.