نکول
[نُ] (ع مص) بازایستادن از سوگند (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) نکوص (متن اللغه) امتناع کردن از سوگند (ناظم الاطباء ||) خودداری کردن از پاسخ دادن (فرهنگ فارسی معین ||) بازایستادن از دشمن (از تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی) (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) ترسیدن از خصم و سست و ناتوان شدن (از متن اللغه) پس ماندن از دشمن و ترسیدن و ضعیف و سست شدن (از ناظم الاطباء) سپسایگی برگردیدن از کسی یا چیزی و ترسیدن و سست و بددل شدن (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) نکوص و ترسیدن از چیزی (از اقرب الموارد) از انجام دادن کاری ترسیدن (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) روبرگردان شدن از دشمن یا چیزی (فرهنگ فارسی معین (||) اِمص) برگشتگی اعراض (ناظم الاطباء) روگردانی (فرهنگ فارسی معین ||) امتناع واقول وادنگ مقابل قبول (یادداشت مؤلف) رجوع به نکول کردن شود || خودداری از پرداخت وجه حواله و برات و غیره || خودداری از پاسخ (فرهنگ فارسی معین (||) اِ) جِ نِکْل رجوع به نِکْل شود.