نقد
[نَ قِ] (ع ص) حافر نقد؛ سمی پوسته کن (مهذب الاسماء) سم پوست پوست شده نَقَد (ناظم الاطباء ||) دندان کرم خورده (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) دندان شکسته شده نَقَد نَقِد (ناظم الاطباء ||) کودک حقیر و خوار که اثر برنائی و جوانی در وی پدید نیاید (منتهی الارب) نَقَد (منتهی الارب) (آنندراج (||) اِ) نُقُد (ناظم الاطباء) رجوع به نُقُد شود.