نقاب

معنی نقاب
[نِ] (ع اِ) پرده که به رخ آویزند یا بر چیز نفیس اندازند (غیاث اللغات) (از آنندراج) روی بند (دهار) (مهذب الاسماء) (زوزنی) (آنندراج) روی بند زنان (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) زرایو شامر شامه پردهء مشبکی که به روی اندازند یا پرده ای که بر هر چیز نفیس اندازند (ناظم الاطباء) برقع روبند روبنده حجاب (یادداشت مؤلف) : ای رخ رخشان جانان زیر آن زلف بتاب لالهء سنبل حجابی یا مه عنبرنقابعنصری اگرت باید این بچه بزایم من وین نقاب از تن و رویش بگشایم من منوچهری و آن نقاب عقیق رنگ ترا کرد خوش خوش به زرّ ناب خضاب ناصرخسرو چو درگذشت ز عمر عزیز او صد و بیست بشد نقاب بقایش از آن رخ چو قمر ناصرخسرو معنیْش روی خوب کنم وآنگهی اندر نقاب لفظش پنهان کنمناصرخسرو نقاب شرم چو لاله ز روی بردارند چو ماه و مهر سر و روی در نقاب کنند مسعودسعد تا بپوشد زمین ز سبزه لباس تا ببندد هوا ز ابر نقابمسعودسعد به گاه رفتنم از در درآمد آن دلبر ز بهر جنگ میان بسته و گشاده نقاب مسعودسعد شاه ستارگان جمال جهان آرای به نقاب ظلام بپوشانید (کلیله و دمنه) اما چون صورت انصاف نقاب حسد از جمال بگشاید (کلیله و دمنه) جبههء زرین نمود چهرهء صبح از نقاب عطسهء شب گشت صبح، خندهء صبح آفتاب خاقانی هم لوح و هم طویله و ارواح مرده را اجسام دیو و چهرهء آدم نقابشانخاقانی چهرهء آن شاهد زربفت پوش از نقاب آسمان آمد برونخاقانی هر که جز آن خشت نقابش نبود گر چه گنه داشت عذابش نبودنظامی چون ندارد روی همچون آفتاب او نخواهد جز شب همچون نقابمولوی || ماسک صورتکی به شکل صورت جانوران یا آدمیان که بر صورت بندند و چهرهء خود را در پس آن پنهان کنند تا شناخته نشوند رجوع به ماسک شود || در اصطلاح صوفیه، مانعی باشد که عاشق را از معشوق بازدارد به حکم ارادهء معشوق که عاشق را هنوز استعداد تجلی دست نداده رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود || جِ نقب رجوع به نقب شود : بوم چالندر است مرتع من مار و رنگم درین نقاب و ثغورمسعودسعد || راه در زمین درشت (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد ||) شکم (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) بطن (اقرب الموارد (||) ص) مرد نیک دانای آزموده کار (از منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) مرد علامه (از اقرب الموارد) - فرخان فی نقاب؛ در حق دو شخص هم شکل و شباهت گویند (منتهی الارب||) (مص) ناگاه دچار شدن با کسی (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد): لقیته نقابا وردت الماء نقاباً؛ انبوهی کردم بر آن [ آب ] بی طلب (منتهی الارب ||) مناقبه (اقرب الموارد) رجوع به مناقبه شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.