نفقه
[نَ فَ قَ] (ع اِ) هزینه (مهذب الاسماء) (ترجمان علامهء جرجانی ص 100 ) (دهار) (ناظم الاطباء) آنچه از درم و امثال آن صرف خویشتن با عیال خود کنند (از متن اللغه) هزینه از درم و مانند آن (منتهی الارب) (آنندراج) آنچه از درم و مانند آن انفاق کنند (از اقرب الموارد) (از المنجد) ج، نفاق، نفقات( 1) رجوع به نفقه شود (|| اِمص) اسم است انفاق را (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از کشاف اصطلاحات الفنون) خرج نمودن درم و مانند آن (ناظم الاطباء) صرف مال (فرهنگ خطی) رجوع به نفقه کردن شود ( 1) - و أنفاق (المنجد).