نطعی
[نَ / نِ]( 1) (اِ) تنبان چرمی که پهلوانان در وقت کشتی گرفتن می پوشند و آن را تکه نیز گویند (ناظم الاطباء) تنبان چرمی که استاد کشتی گیران پوشند (غیاث اللغات) (آنندراج) مدتها آن [ چرم ] را در روغن خیسانیده باشند و تنبان از آن سازند و چون گویند فلان نطع پوش است مراد آن باشد که در کشتی سرآمد پهلوانان است (از آنندراج ||) چرمی که بر آن کشتی گیرند و این از آن جهت [ است ] که بر زمین پا قایم شود و بر چرم البته می لغزد و از پیش میرود و حریف را بر نطعی زود از پا درمی آورند (آنندراج نقل از قول میرزا صادق علی خان ||) پوستی که زیر پای اسب خاصهء سواری پادشاهان گسترند از جهت امتیاز آن از اسبان دیگر (آنندراج از مصطلاحات الشعراء) : شاید که بهر جلوهء شبرنگش آسمان گسترده است نطعی گوهرفشان برف سعیدای اشرف (از آنندراج) ( 1) - در آنندراج به کسر اول [ نِ ] و در ناظم الاطباء به فتح اول [ نَ ] ثبت شده است.