نطع
[نِ] (ع اِ) گستردنی است از ادیم (از منتهی الارب) رجوع به نَطع شود || مجازاً، مطلق فرش و گستردنی نَطَع نَطع (آنندراج) رجوع به نَطع شود || آنکه زیر پای مردم واجب القتل اندازند نَطع نَطَعْ (آنندراج) رجوع به نَطع شود || کام دهن که در وی شکن هاست (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) نِطَع (منتهی الارب) (آنندراج) ج، نطوع.