نصیبه
[نَ بَ] (ع اِ) هرچه آن را عَلَم و نشان گردانند (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغه ||) سنگ گرداگرد دیوار خانه (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء ||) سنگ گرداگرد حوض که درز آن را به گچ و مانند آن درگیرند (منتهی الارب) (از متن اللغه) (آنندراج) (ناظم الاطباء) آن سنگ که بپای کنند بر کنارهء حوض (مهذب الاسماء) (از المنجد) واحد نصائب است (از المنجد) (از اقرب الموارد) ج، نصائب و نیز رجوع به نصائب شود || تأنیث نصیب است (از اقرب الموارد) رجوع به نصیب شود.