نصب
[نُ] (ع اِ) بیماری (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) داء (المنجد) نُصُب (منتهی الارب) (آنندراج ||) سختی بدی بلا (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) بلاء (المنجد) نُصُب (منتهی الارب) (آنندراج) قوله تعالی: انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب( 1) (منتهی الارب ||) عَلَم نشان (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) نُصُب (منتهی الارب ||) سنگ ها که نشانه های راه کنند (فرهنگ خطی ||) آنچه برپای کنند به جهت پرستش از سنگ و جز آن (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) نُصُب (منتهی الارب) به معنی اصنام منصوبه برای عبادت و سنگهای نصب شده برای قربانی بت ها (معجم البلدان) - نُصب عین؛ منظور نظر (منتهی الارب) در نظر (ناظم الاطباء) پیش چشم (المنجد) نَصبِ عَین( 2) (منتهی الارب) و نیز رجوع به نصب العین شود - اهل النصب؛ ناصبه نواصب آنان که بر دشمنی علی بن ابی طالب روند و اینان گروهی از خوارجند و نسبه بدیشان ناصبی 2) - گفته اند به فتح اول غلط است ) 38/ است (معجم متن اللغه) رجوع به ناصبی شود ( 1) - قرآن 41.