نشیر
[نَ] (ع اِ) ازار (منتهی الارب) (آنندراج) (متن اللغه) مئزر (متن اللغه)( 1)(المنجد) ازار که دختران پوشند || کمربند و منطقه (ناظم الاطباء)( 2 ||) کشت که به دست چینند و فراهم آرند و دیاس نکنند (منتهی الارب) زراعتی که جمع شده باشد و آن را به پا نکوبند و لگد نکنند (از متن اللغه) (از المنجد) (از اقرب الموارد)( 3) (تاج العروس) کشت و زرعی که به دست چنند و خرمن نکنند (ناظم الاطباء) ( 1) - و نیز رجوع به معجم متن اللغه شود ( 2) - و نیز رجوع به معجم متن اللغه شود ( 3) - الزرع جمع و هم لایدوسونه (اقرب الموارد) (تاج العروس).