نسود
[نَ] (ص) نسو (جهانگیری) (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) چیزی نرم و ساده و لخشان و لغزنده و بی خشونت (برهان قاطع) لغزان املس (یادداشت مؤلف) : ز خاک و آتش و آبی به رسم ایشان رو که خاک خشک و درشت است و آب نرم و نسود ناصرخسرو.