ندبه
[نَ بَ] (ع ص، اِ) تأنیث نَدْب (اقرب الموارد) رجوع به نَدْب شود || نشان جراحت که بر پوست باقی باشد (منتهی الارب) (آنندراج) ج، نَدَب، اَنداب، نُدوب( 1 ||) ندبه از هر خف و حافری؛ که به یک حالت ثابت نماند (از اقرب الموارد) از اسب و شتر و مانند آن آنچه بر یک حالت نپاید (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) از اسب و اشتر و مانند آن، که دارای سم یا سپل باشند، آنچه بر یک حالت نپاید (ناظم الاطباء) ( 1) - جِ نَدْبه، نَدْب است و جِ ندوب، انداب و نداب است (از اقرب الموارد).